تارا بانو تارا بانو ، تا این لحظه: 31 سال و 26 روز سن داره
وب تارا بانووب تارا بانو، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

نینی و باباش که هنوز نیومدن

سلامی دوباره

سلام خوبین دوستان ؟ من ی مدتی نبودم الان هم چون میرم سرکار زیاد وقت ندارم به وبم سر بزنم  فقط خواستم ی سلامی عرض کنم  فعلا 
23 مرداد 1394

غیبت چند روز اخیر

سلام دوستان  امتحانات دانشگام شروع شده و زیاد نمیتونم اپ کنم  ایشالله بعد امتحانات چن تا پست پر و پیمون میزارم  فعلا بای 
11 خرداد 1394

تولدت مبارک داداش جونم

سلام   واییییییییییییییی باورم نمیشه چقد زود بزرگ شدی ( مثلا منو داداشم 15 سال اختلاف داریم همش 2 ساله ها ) امروز 19 سالت پر میشه میری تو 20 سال  بذار حالا که ایجوریه یکمی اذیتت کنم  اق تیرداد (بقول هستی -دختر پسر داییم - تیردان ) خخخخخخخخخخخخخ برو درس بخوان نگو چیست درس  از بس که درس خوندی قیافه ات شبیه دانشمندای مخ ترکیده شدی بخدا خب من برم  تا الان جو گیر نشدم عکستو تو پیجم نذاشتم بای    
23 ارديبهشت 1394

خاله ی دیووونه نینی

خوشمل نینی خوبی ؟ خب باید بگم خالت دیووونه شده چون میخواد اسم به او ن قشنگی رو عوض کنه  ترلان رو بکنه ترسا  اسم به این گشنگی  والا من که از الان بهش میگم تسا تا لجش بگیره  دلم میخواد خفش کنم  چرا اینجوری نیگا میکنی وا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
19 ارديبهشت 1394

عروسی پر ماجرا

سلام نینی که هنوز نیستی  خوبی نفس  اووووووووووووم خب اخر هفته ی پر ماجرایی بود  عروسی پسر خاله ای بود اق کوروش . خخخخخ از اونجایی که دایی تیردادت قسم خورده هر عروسی ی بلایی سرش بیاد  دیشب تصادف کرد و دست چپش تا ارنج رفت تو گچ . خب ازین بگذریم خاله خانم هم قلبش گرفت  نمدونم سر چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بقول خالت به ما چه ! ولی من فضولیم گل کرده ها اونم بد جوری  خودمم سقد شدم به عبارتی  چون پسر دایی گرامی پاشو اورد جلو پام منم متوجه نشدم با کله رفتم زمین  پاشنه کفشم هم شکست  مجبور شدم کفش های بیرونیم رو بپوشم  ...
19 ارديبهشت 1394

انتظار شیرین

دلم دو تا دست کوچک میخواهد که نوازششان کنم  دلم دو پای کوچک میخواهد که راه رفتن را به انها بیاموزم  دلم تو را میخواهد ....... بهترین هدیه خدا ....   پ ن : تنم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت               جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت .                             ...
17 ارديبهشت 1394
1